باید بذاری به مرد بودنش افتخار کنه ...!!!!!!!
بعضی وقتا باید بلد نباشی ...
بلد نباشی لپ تاپت رو که خراب شده درست کنی ...
بعد زنگ بزنی بهش و با ادا بگی : " آقای مهندس ! لپ تاپم خراب شده .. چی کار کنم ؟ " ...
و اون آروم و شمرده شمرده از پشت تلفن بهت بگه که چه کار کنی ... و تو
قند توی دلت آب شه و هی قربون صدقه ی صدای مردونه اش بری و آخر سر با
ذوق بگی : " ممنون مهندس .. درست شد " ...
و به روی خودت نیاری که اصلا خرابی لپ تاپ در کار نبود و تو فقط دلت می خواسته به بهانه ای صداشو بشنوی .......
بعضی وقتا باید شجاع نباشی ..
. سرت رو کمی کج کنی و بهش بگی : " امروز باید برم جایی .. اما می ترسم تنهایی برم " ...
و اون دستشو زیر چونت بذاره و بگه : " مگه من می ذارم زنم تنهایی بره فلان جا .. خودم باهات میام " ....
و تو مثل یه دختر بچه لوس ذوق کنی و سرتو رو شونش بذاری و فکر کنی که چه خوبه تکیه گاه محکمی مثل اون داشتن .......
بعضی وقتا باید مستقل نباشی ...
صبح که داره برای رفتن سر کار آماده می شه ، بگی که می خوای بری خرید و پول نداری ...
و اون دور از چشم تو بره توی اتاق و یواشکی پول بذاره توی کیفت و روی یک کاغذ، یه جمله ی عاشقانه بنویسه و بذاره همون جا ... بعدش بیاد توی آشپزخونه گونه ات را نوازش کنه و با مظلومیت بگه : " فعلا پول ندارم ! " ... و از خونه بزنه بیرون ...
و تو یه ساعت بعدش وقتی داری اتاقو مرتب می کنی ، چشمت به پولای توی کیفت بیفته و حسابی ذوق کنی ... بعد پیامک بزنی بهش و بگی : الهی من فدای این همه زرنگی و مهربونیت بشم ........
بعضی وقتا باید قوی نباشی ... باید پناه ببری به آغ و ش ش ...
باید بگی که چقدر احساس امنیت می کنی وقتی کنارشی ... و هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه جای اونو برات پر کنه ...
باید بذاری به مرد بودنش افتخار کنه ...
به تکیه گاه بودنش ...
به همسر تو بودنش......